نقش دین در زندگی دانشجویی
اهمیت، نقش و جایگاه دین در زندگی بشر به قدری است که تمام مولفههای حیات روانی و جسمی وی را تحتالشعاع خود قرار داده است. یافته های محققان سلامت روان و جسم حاکی از این است که زندگی معنوی انسان با بهزیستی جسمی و روانی وی رابطه دارد. افراد دیندار سازگاری بهتری با موقعیتهای استرسزا دارند، میزان پایینتری از هیجانات منفی و افسردگی را تجربه میکنند، اضطراب کمتری دارند، از مصرف مواد روانگردان و الکل پرهیز میکنند، از حمایت اجتماعی بالاتری برخوردارند و به دلیل اتخاذ شیوههای سالم در زندگی امید به زندگی بالاتری نسبت به افراد عادی دارند. همچنین تحقیقات گستردهای در رابطه دین و بهزیستی روانشناختی، افزایش تابآوری دینداران در موقعیتهای بحرانی از قبیل خشکسالی، بحران اقتصادی و تبعیض نژادی را نشان دادهاند.
بدون شک، دین یکی از منابع بسیار نیرومند در طول تاریخ زندگی بشر بوده است. دین یکی از وجوه اساسی تمایز انسان از سایر موجودات است؛ چراکه تاکنون هیچ نشانهای از وجود حیات دینی در حیوانات یافت نشده است، در حالی که در تاریخ بشر، هیچ قبیلهای را نمیتوان یافت که به گونهای با موضوع دین ارتباطی نداشته باشد. رابرت هیوم مینویسد: «در تاریخ بشر هرگز حتی قبیلهای وجود نداشته که بهگونهای دین نداشته باشد».
بر اساس بسیاری از منابع دینی و اعتقاد بسیاری از فلاسفه و دانشمندان، دین یکی از نیازهای فطری بشر است که همه ابعاد حیات فردی و اجتماعی انسان را در برمیگیرد.
ریپنتروپ و همکارانش (2005) به مطالعه ارتباط دین/ معنویت و سلامت جسمی و روانی در 122 نفر از بیماران دارای درد مزمن پرداختند. نتایج نشان داد که ارتباط معنیداری بین دینداری، به عنوان یک راهبرد مقابلهای، با فرایند بهبودی و کاهش درد جسمانی وجود دارد.
وایلانت و همکارانش (2008) در مطالعهای طولی، ارتباط بین دینداری و سلامت روان را در 224 دانشجوی مرد دانشگاه هاروارد بررسی کردند. مطالعه آنها نشان داد که دینداری با بهزیستی روانشناختی، جسمانی و اجتماعی دارای ارتباط مثبت معنیداری است. آنها در نهایت از دین به عنوان بزرگترین منبع سلامت روان، به ویژه در افرادی که دارای منابع شخصی و حمایتهای اجتماعی اندکی هستند، یاد میکنند.
امیدیان و ملامعصومی (1385) در پژوهشی در بین دانشجویان دانشگاه یزد به این نتیجه رسیدند که رابطه مستقیم معنیداری بین شناخت دینی و رفتار دینی با سلامت روان وجود دارد. طالقانی، روغنچی و شکری (1385) نیز در دانشگاه رازی کرمانشاه به نتایج مشابهی دست یافتند.
نتایج پژوهش طاهری و همکارانش (1387) در دانشگاه تهران نشان داد که جهتگیری دینی درونی رابطه مثبت و معنیدار و جهتگیری دینی بیرونی، رابطه پیچیدهای با سلامت روان دارد. محققی و همکارانش (1387) نیز دریافتند که بین عمل به آموزههای دینی و سلامت روان، ارتباط مستقیم معنیداری وجود دارد.
یافتههای پژوهشها حاکی از این است که احساسات قلبی مثبت، مانند عشق، نظم و ریتم قلب، هماهنگی بین قلب و مغز، و هماهنگی سیستم اعصاب خودمختار، در تجارب معنوی دیده میشود. از سوی دیگر، تجارب معنوی وقتی ظهور میکنند که هماهنگی قلبی و مغزی، عملکرد بهبودیافته شناختی و ریتم منظم قلب رخ داده باشد. این مسئله از وجود پیوند معنوی و همبستههای روان ـ فیزیولوژیک آن حمایت میکند.
بر اساس آموزههای دینی اسلام ایمان و انجام اعمال دینی، مایه آرامش دلهاست و مصداق آن نیز آیات شریفه «الا بذکر الله تطمئن القلوب» و «و من یتوکل علی الله فهو حسبه» است.
ابعاد مختلف دینداری از طریق تقویت احساسها و هیجانهای مثبت (عشق، عزت نفس، امیدواری، شادمانی، خوشبینی) در افراد، از یکسو موجب پیشگیری از ابتلا به افسردگی و از سوی دیگر موجب کاهش احساسها و هیجانهای منفی در افراد میشود.
کوئنیگ در تحقیقاتی که انجام داده، ده دلیل برای تبیین رابطه بین مذهب و سلامت روان به شرح ذیل ارائه کرده است:
1. مذهب باعث ایجاد نگرش مثبت نسبت به دنیا در فرد میشود و او را در مقابل رویدادهای ناگوار زندگی یاری میرساند.
2. مذهب به زندگی فرد معنا و هدف میدهد. داشتن معنا و هدف در زندگی، نشان دهنده سلامت روان است و باعث افزایش توانایی فرد در انجام کارها میشود.
3. افراد مذهبی با حوادثی که قابل پذیرش نیست، راحتتر سازگار میشوند.
4. مذهب باعث ایجاد امید و امید باعث ایجاد انگیزه و انرژی در فرد میشود که او را به بهتر شدن اوضاع زندگی امیدوار میکند.
5. افراد مذهبی احساس آزادی شخصی بیشتری نسبت به دیگران میکنند. آنان وابستگی عاطفی کمتری به اطرافیان دارند.
6. احساس کنترل در افراد مذهبی به واسطه دعا کردن ایجاد میشود؛ یعنی دعا کردن باعث احساس کنترل بر شرایطِ به ظاهر غیرقابل تغییر و ناگوار میشود.
7. افراد مذهبی از شخصیتهای دینی که رنج بسیار کشیدهاند، الگوبرداری میکنند که این مسئله باعث افزایش تحمل و پذیرش موقعیتهای غیرقابل تغییر میشود.
8. افراد مذهبی از الگوی تصمیمگیری خاصی استفاده میکنند. این الگو فرد را به سمت افزایش تصمیمگیریهای مفید و کاهش تصمیمگیریهای خودمخرب سوق میدهد. این امر تا حدی از شدت فشارهای زندگی میکاهد.
9. مذهب تنها منبع پاسخگو به سؤالات نهایی است، به ویژه در موارد اضطراری که علم قادر نیست به فرد کمک کند. این مسئله به خصوص در موارد جدی، مثل بیماریهای لاعلاج، از اهمیت خاصی برخوردار است.
10. مذهب باعث برخورداری فرد از حمایت اجتماعی بیشتر میشود. این امر به سبب ارتباط فرد با جامعه مذهبی، روحانیون و حتی خداوند ایجاد میشود.
یکم) راهکارهای افزایش دینداری در بین دانشجویان
اگرچه در دانشگاههای ایران تا حد زیادی فرهنگ اسلامی و گرایش های مذهبی نمودار است، اما به دلیل اهمیت دینداری، وجود آسیبهای ناشی از ضعف یا فقدان دینداری و باورهای دینی، اهمیت باور دینی در تقویت سلامت روانی، و کاهش آسیبهای روانی دانشجویان لازم است راهکارهای افزایش دینداری در دانشجویان و محیط دانشگاه، از سوی مسئولین و نهادها به صورت جدی پیگیری شود. در ادامه به برخی از راهکارهای عملی و مهم اشاره می گردد.
الف) راهکارهای پژوهشی
1. مشخص شود چه عوامل و موانعی باعث میشود که برخی دانشجویان اعتقادات نسبتاً خوب را نمی توانند به همان خوبی در رفتارهای دینی خود متجلی سازند.
2. تحقیق شود که چرا و در چه مواردی جامعه امروزی به گونهای درآمده است که ظرفیت و انطباقپذیری خود را با پارهای از قوانین اسلامی از دست داده است، و چگونه میتوان قوانین اسلام را بدون آنکه کوچکترین خدشهای به اصل آن وارد شود، مطابق با مقتضیات زمان و نیازهای جامعه به کار برد.
3. تلاش شود کلیه موانعی که سبب عدم حضور اندک بعضی جوانان و دانشجویان در نماز جماعت مساجد میگردد شناسایی شده، در رفع آنها تلاش کافی به عمل آید.
ب) قدرت پاسخگویی
تحول سریع در فناوری ارتباطات در عصر انفجار اطلاعات و تأثیر و تأثر فرهنگها و صحبت از دهکده واحد جهانی ـ صرفنظر از جنبههای مثبت علمی و صنعتی آن، به ویژه در امر اطلاعرسانی ـ موجب شده است که افکار و ارزشهای غربی ـ اکثراً اندیشههای لیبرالی و لائیک ـ آسان، ماهرانه، هنرمندانه و جذاب در اختیار نسل جدید قرار گیرد. در این افکار، واژگونی ارزشها اغلب با نفی خدا، دین و اخلاق مجاز شمرده میشود. این افکار در نسل جوان جوامع جهان سوم، به ویژه کشورهای اسلامی، گاهی مؤثر واقع میشود و فاصله نسل جدید را با نسلهای گذشته بیشتر میکند. این افکار نوعی بیتوجهی، نفرت و احساس حقارت نسبت به دین ایجاد میکند. در این بحران دردناک معنویت، نفس لوامه موضوعیت ندارد و تعریف از فساد و گناه تغییر مییابد. هدف نهایی انسان ارضای نفس و شهوات است و گناه توجیه عقلی میشود. افول دین نشانه ترقی و پیشرفت است و دین نماد عقبماندگی اجتماعی و مجموعهای از اندیشهها و باورها و رفتارهای بازدارنده آزادی محسوب میشود. این بحران امروزه پیچیدگیهایی را در برنامه تبلیغی و آموزشی تعالیم دینی به وجود آورده است. انواع سؤالات در ارتباط با امور دینی مطرح میشود و انتظار این است که پاسخهای قانعکننده و منطقی در برابر سؤالات دریافت شود. لذا مسئولیت دستاندرکاران تعلیم و تربیت دینی در جهان امروز بسیار سنگینتر از گذشته است.
مسئوولیت خطیر پیامرسانان دینی ایجاب میکند که علاوه بر تخصص در فهم متون دینی، در متافیزیک، معرفتشناسی، اخلاق، اسطورهشناسی، جامعهشناسی و مباحث جدید اطلاعات لازم و کافی کسب کنند تا بتوانند پاسخهای روشنگرانه دهند. کوچکترین نشانهای دال بر ضعف علمی، مسلماً موجب سلب اعتماد میشود. لازمه این امر آشنایی با نیازها و مقتضیات زمان خویش است.
ج) توجه به ادبیات خاص دین
بدون شک محتوای معارف دینی دارای ویژگیهایی است که علوم دیگر فاقد آن هستند. لذا در تفسیر و توضیح مباحث دینی باید زبان و ادبیات خاص آن مورد توجه قرار گیرد.
د) جامعنگری به اسلام
یکی از مشکلات اساسی در تعلیم و تربیت دینی یک جانبهنگری و بیتوجهی به جامعیت اسلام است. لذا یکی از رویکردهای نظام آموزشی دانشگاهها باید جامعنگری به اسلام و برنامهریزی در جهت پرورش همهجانبه ابعاد وجود انسان باشد.
ه) تناسب رفتار با گفتار
در تعالیم اسلامی تأکید زیادی بر پیوستگی کامل علم و عمل شده است؛ زیرا توأم بودن علم و عمل معرفتزاست. اسلام عملی را که از روی علم نباشد، سخت نکوهش میکند و آن را سبب تباهی انسان میداند. پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «من عمل علی غیر علم کان ما یفسد اکثر مما یصلح؛ آن که بدون علم به عمل برخیزد، بیش از آنکه اصلاح کند، سبب تباهی میشود». ایشان علمی را که توأم با عمل نباشد را وبال صاحب خود میداند.
امام صادق(ع) نیز میفرماید: «کونوا دعاه للناس بغیر السنتکم، لیروا منکم الورع و الاجتهاد و الصلوه و الخیر، فان ذلک داعیه؛ مردم را با غیر زبان خود دعوت کنید تا ورع و کوشش و نماز و نیکی شما را ببینند که آن انگیزه است». در روانشناسی تربیتی ثابت شده است که ارتباط غیرکلامی بسیار نافعتر و اثربخشتر از ارتباط کلامی است.
رویکردی که امروزه میتواند مثمر ثمر باشد این است که همه مدعیان دینداری در خانوادهها، مدرسه، دانشگاه و جامعه در عمل ارزشهای دینی را حفظ کنند و خود را با آن هماهنگ سازند.
و) تبیین صحیح عقاید
اندیشه دینی در طول تاریخ و در جوامع مختلف همواره در معرض تحریفها، انحرافها و کجفهمیها قرار داشته است. دین اسلام نیز از این امر مستثنی نبوده و نیست.
غرق گشته عقلهای چون جبال
کوهها را هست زین طوفان فضوح
زین خیال ره زن راه یقین
مرد ایقان رست از وهم و خیال در بحار وهم و گرداب خیال
کو امانی جز که در کشتی نوح
گشت هفتاد و دو ملت اهل دین
موی ابرو را نمیگوید هلال
احیا، بازنگری و بازفهمی اندیشه دینی در جهان امروز یکی از ضرورتها است. در آموزههای دینی مفاهیم متعددی وجود دارد که نیازمند شرح و بسط منطقی و معقول است و باید به صورت روشن و قانعکننده تبیین گردند. چه بسا ارائه باورهای دینی به صورت پراکنده موجب تردید و تشکیک در میان معتقدان به دین اسلام شده است. ارائه یک نظام منسجم توحیدی از باورها، نگرشها و رفتارها و تمایز اصول و فروع دین میتواند بسیاری از ابهامها و تردیدها را از میان بردارد. اثبات آموزههای دینی برای مخاطبان، نیازمند عقلانی کردن آن تعالیم و رعایت ذهن و زبان مخاطبان است. حضور در دنیای خاص مخاطبان نباید مورد غفلت قرار گیرد.
ز) نقش خانواده
تحقیقات متعدد به نقش خانواده، به ویژه والدین، در شکلگیری باورهای مذهبی فرزندان و میزان پایبندی آنان به اعمال مذهبی اشاره کرده است. دوران دانشجویی دورانی است که بسیاری از مسیرهای رفتاری در حال تکوین و تثبیت است. در واقع دانشجویان در سنینی هستند که فرایند تکامل تصویر ذهنی و گسترش اطمینان به خود را میگذرانند، و در معرض محک زدن درستی یا نادرستی و یا احیاناً تغییر نگرشها و دیدگاههای خود هستند. علاوه بر این، پذیرفته شدن در دانشگاه، مواجه شدن با ارزشها و فرهنگهای متفاوت، دور شدن از خانواده و طبعاً کاهش نظارت خانوادهها، به ویژه در مورد دانشجویانی که در خوابگاههای دانشجویی سکونت دارند، و وجود مطالعاتی که به تغییر دیدگاههای مذهبی دانشجویان طی دوران دانشجویی اشاره نمودهاند، این نگرانی را ایجاد میکند که دانشجویان خوابگاهی از ارزشهای معنوی و مذهبی خود فاصله بگیرند.
ح) فرهنگسازی
برای پیشگیری و درمان بیماریهای روانی با استفاده از کارکردهای مذهبی دین، پیشنهاد میشود با برگزاری جلسات، همایشها، گردهماییها، پخش کتاب و بروشورهای مذهبی در سطح دانشگاه، مسائل مذهبی و رابطه آنها با ابعاد مختلف سلامت روانی برای دانشجویان تبیین شود.
منابع:
1. موسوی، رقیه، «بررسی الگوی رابطه سلامت روان و دینداری در دانشجویان شاهد و غیرشاهد»، روانشناسی بالینی و شخصیت، پاییز و زمستان 1391، شماره 7.
2. هیوم، رابرت (1369)، ادیان زنده جهان، ترجمه دکتر عبدالرحیم گواهی، چاپ اول، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران.
3. علیبخشی، سیده زهرا و مریم ممقانیه و احمد علی پور، بهار 1390، «بررسی رابطه توکل به خدا و سلامت روان دانشجویان دانشگاه پیام نور»، مطالعات معرفتی در دانشگاه اسلامی، شماره 46.
4. دموری، داریوش و سید محمود زنجیرچی و عبدالنبی خطیبی عقدا، بهار 1390، «تجزیه و تحلیل رابطه بین اعتقادات مذهبی و ابعاد مختلف احساس غربت مطالعه موردی: دانشجویان غیربومی دانشگاه یزد»، مطالعات معرفتی در دانشگاه اسلامی، شماره 46.
5. علوی، حمیدرضا، اسفند 1385، «نگرش و رفتار دینی دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان»، علوم تربیتی و روانشناسی (دانشگاه سیستان و بلوچستان)، شماره 5.
6. هنرور، جواد، زمستان 1384، «فربهی گوهر جان، عوامل مؤثر در تقویت ایمان و باورهای دینی دانشجویان»، مطالعات معرفتی در دانشگاه اسلامی، شماره 28.
7. کلینی رازی (1388 ق)، ابن جعفر محمد، الاصول من الکافی، صححه و علق علیه علیاکبر الغفاری، دارالکتب الاسلامیه، تهران.
8. نصیرزاده، راضیه و نرجس عرفان منش و مسعود حسین چاری، تابستان 1390، «مقایسه نگرش و پایبندی دانشجویان ساکن خوابگاه و دانشجویان دیگر، نسبت به نماز و ادراک موانع فردی و اجتماعی و محیطی درباره آن»، مطالعات معرفتی در دانشگاه اسلامی، شماره 47.
پایش سبک زندگی، سال دوم، شماره 7، خرداد 1394.